به گزارش شاتا ازپایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در روز اول فروردین در مشهد مقدس فرمودند:خدای متعال را سپاسگزاریم که یک بار دیگر و یک سال دیگر این فرصت را به ما عنایت فرمود که در ذیل و ظلّ بارگاه حضرت ابی الحسن الرّضا (علیه الصّلاه و السّلام) با شما برادران و خواهران عزیز، زائران و مجاوران مشهد رضوی ملاقات کنیم.
ایرانیِ زیرکِ مسلمان، نوروز باستانی را با عقیدهی خود و به شکل دلخواه خود، تغییر داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتوای آن را عوض کرد. نوروز باستانی، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتی برای سلاطین و حکّام مستبد بود؛ برای اینکه شکوه خود و عظمت ظاهری خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشینند از آنها هدیه بپذیرند. حتّی در زمان بنیامیّه و بنیعبّاس که نوروز به دربارهای خلافت اموی و عبّاسی وارد شد، همان رفتار و سیرهی پادشاهان و کسرایان فارسی باستان در دربار آنها عمل میشد. امّا ایرانیِ مسلمان، این نظم را، این قالب را بهنفع خود تغییر داد؛ اگرچه این تغییر بهصورت دفعی انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده میکنید که نوروز بهانهای و وسیلهای است برای ارتباط قلبی میان مردم و میان مبدأ عظمت و عزّت، یعنی ذات مقدّس باریتعالی. در نوروز ایرانی، حقیقت نوروز یک حقیقت مردمی است؛ مردم بهمناسبت نوروز با یکدگر با صفا و محبّت رفتار میکنند؛ به یکدیگر تبریک میگویند و هدیه میدهند. رسم و سنّت باستانی و پادشاهی، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد. در ایّام نوروز و تحویل سال نو، شلوغترین و پرازدحامترین مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاههای مقدّس ائمّه و امامزادگان (سلام الله علیهم). دیشب ــ در نیمهی شب ــ در این آستان مقدّس، صدها هزار مؤمن با دلهای پاکیزه، متوجّه مرکز عظمت و قدرت شدند، با خدای خود سخن گفتند، از گردانندهی حالها گردش نیکوی حالت خود را طلب کردند و مراسم دینی به جا آوردند؛ بنابراین این نوروزی که امروز ما داریم، نوروز باستانی نیست، نوروز ایرانی است؛ نوروز ملّت مسلمانی است که از قالب این مراسم کهن، توانسته است برای خود سرمایهای فراهم کند و به سمت هدفهای خود پیش برود. امیدواریم خداوند متعال به ملّت عزیز ایران کمک کند تا این ابتکارات زیرکانهی اسلامی را در همهی مسائل و در همهی موارد به کار ببندد. لذا امسال که ایّام نوروز با شهادت بانوی بزرگ جهان اسلام، حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) مصادف است، یقیناً مراسم نوروز نباید هیچگونه منافاتی با تکریم و احترام به نام آن بزرگوار و یاد آن بزرگوار داشته باشد؛ و یقیناً منافاتی پیدا نخواهد کرد. امروز من مطالبی را در نظر گرفتهام که به شما برادران و خواهران عزیزی که در این اجتماع باشکوه حضور دارید و به همهی ملّت ایران عرض کنم.
بحث را با یک تأمّل قرآنی آغاز میکنم. خداوند متعال برای آن کسانی که وعدهی نصرت داده است، شرطی مقرّر فرموده است: وَ اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر؛(۱) اَلَّذینَ اِن مَکَّنّاهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَلوهَ وَ ءاتَوُا الزَّکوه وَ اَمَروا بِالمَعروفِ وَ نَهَوا عَنِ المُنکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبهُ الاُمور.(۲) خداوند متعال چهار شاخص را در این آیهی شریفه برای آن مؤمنانی که قدرت در اختیار آنها قرار میگیرد و از زیر سلطهی قدرتمندان جائر خارج میشوند، معیّن کرده و وعده کرده است که «اِنَّ اللهَ عَلی نَصرِهِم لَقَدیر»؛ خدای متعال قادر است که یک چنین ملّتی را نصرت کند و یقیناً هم نصرت خواهد کرد. از این چهار شرط، یکی نماز است، یکی زکات است، یکی امر به معروف است و دیگری نهی از منکر. هر کدام این چهار خصوصیّت و چهار شاخص، یک جنبهی فردی و شخصی دارند، لکن در کنار آن، یک جنبهی اجتماعی و تأثیر در نظامسازی اجتماعی [هم] دارند. نماز با آن همه راز و رمزی که در حقیقت نماز نهفته است که معراج هر مؤمن است، «قُربانُ کُلِّ تَقی»(۳) است، وسیلهی فوز و سعادت است، از همهی اعمال برتر و بالاتر است، حتّی نماز دارای جنبهی اجتماعی هم هست. جنبهی اجتماعی نماز این است که یکایک مسلمانان بهوسیلهی نماز با یک مرکز واحدی در تماس میشوند. در آنِ واحد در وقت نماز، همهی مسلمانان در همهی نقاطی که دنیای اسلام گسترده است، دل را به یک مرکز واحدی متّصل میکنند؛ این اتّصال همهی دلها به یک مرکز واحد، یک مسئلهی اجتماعی است، یک مسئلهی نظامساز است، معیّنکننده و شکلدهندهی هندسهی نظام اسلامی است.
زکات که دارای جنبههای فردی است و گذشت و اعطای «ما یحب» را به انسان میآموزد که خود این یک تجربه و آزمون بسیار مهم است، امّا یک ترجمان اجتماعی دارد؛ زکات در استعمالات قرآنی، به معنی مطلق انفاقات است اعم از زکات مصطلحی است که در آیهی شریفهی «خُذ مِن اَموالِهِم صَدَقَهً»(۴) به آن اشاره شده است؛ زکات یعنی مطلق انفاقات مالی، [امّا] جنبهی اجتماعی و ترجمان اجتماعی نظامساز زکات این است که انسانی که در محیط اسلامی و جامعهی اسلامی، برخوردار از مال دنیوی است، خود را متعهّد میداند، مدیون میداند، طلبکار نمیداند، خود را بدهکار جامعهی اسلامی میداند؛ هم در مقابل فقرا و ضعفا، هم در مقابل سبیلالله؛ بنابراین زکات با این نگاه، یک حکم و شاخص نظامساز است.
و امّا امر به معروف و نهی از منکر که در واقع به نوعی زیربنای همهی حرکات اجتماعی اسلام است که «بِها تُقامُ الفَرائِض»؛(۵) امربهمعروف یعنی همهی مؤمنان در هر نقطهای از عالم که هستند، موظّفند جامعه را بهسمت نیکی، بهسمت معروف، بهسمت همهی کارهای نیکو حرکت دهند؛ و نهی از منکر یعنی همه را از بدیها، از پستیها، از پلشتیها دور بدارند. هرکدام از این چهار شاخص بهنحوی ترجمان ساخت و هندسهی نظام اسلامی است.
در حاشیه عرض بکنیم که این معنای مهمّ امر به معروف و نهی از منکر را نباید به مسائل زیر نصاب اهمّیّت منحصر کرد؛ بعضی تصوّر میکنند امر به معروف و نهی از منکر منحصر میشود به اینکه انسان به فلان زن یا فلان مردی که یک فرع دینی را رعایت نمیکند تذکّر بدهد؛ البتّه اینها امر به معروف و نهی از منکر است امّا مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر نیست. مهمترین قلم امر به معروف و نهی از منکر عبارت است از امر به بزرگترین معروفها و نهی از بزرگترین منکرها. بزرگترین معروفها در درجهی اوّل عبارت است از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی؛ این امر به معروف است. معروفی بالاتر از ایجاد نظام اسلامی و حفظ نظام اسلامی نداریم؛ هر کسی که در این راه تلاش کند، آمر به معروف است؛ حفظ عزّت و آبروی ملّت ایران، بزرگترین معروف است. معروفها اینها هستند: اعتلای فرهنگ، سلامت محیط اخلاقی، سلامت محیط خانوادگی، تکثیر نسل و تربیت نسل جوان آمادهی برای اعتلای کشور، رونق دادن به اقتصاد و تولید، همگانی کردن اخلاق اسلامی، گسترش علم و فنّاوری، استقرار عدالت قضائی و عدالت اقتصادی، مجاهدت برای اقتدار ملّت ایران و ورای آن و فراتر از آن، اقتدار امّت اسلامی و تلاش و مجاهدت برای وحدت اسلامی؛ مهمترین معروفها اینها است و همه موظّفند در راه این معروفها تلاش کنند؛ امر کنند. نقطهی مقابل اینها هم عبارت است از منکرها. ابتذال اخلاقی منکر است، کمک به دشمنان اسلام منکر است، تضعیف نظام اسلامی منکر است، تضعیف فرهنگ اسلامی منکر است، تضعیف اقتصاد جامعه و تضعیف علم و فنّاوری منکر است؛ از این منکرها باید نهی کرد.اوّلین آمر به معروف هم خود ذات مقدّس پروردگار است که میفرماید: اِنَّ اللهَ یَأمُرُ بِالعَدلِ وَ الاِحسانِ وَ ایتآئِ ذِیالقُربی وَ یَنهی عَنِ الفَحشآءِ وَ المُنکَرِ وَ البَغی؛(۶) خدا آمر به معروف و ناهی از منکر است؛ معروفها هم مشخّص شده است، منکرها هم معلوم شده است. وجود مقدّس پیامبر معظّم اسلام (صلّی الله علیه و آله) از برترین آمران به معروف و ناهیان از منکر است؛ آیهی قرآن [میفرماید] «یَأمُرُهُم بِالمَعروفِ وَ ینهاهُم عَنِ المُنکَر»؛(۷) ائمّه (علیهمالسّلام) بزرگترین آمران به معروف و ناهیان از منکرند؛ در زیارت میخوانید: اَشهَدُ اَنَّکَ قَد اَقَمتَ الصَّلاهَ وَ آتَیتَ الزَّکاهَ وَ اَمَرتَ بِالمَعروفِ وَ نَهَیتَ عَنِ المُنکَر؛(۸) مؤمنین و مؤمنات در هر نقطهای از جهان اسلام آمران به معروفند که فرمود: وَ المُؤمِنونَ وَ المُؤمِناتُ بَعضُهُم اَولیآءُ بَعضٍ یَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَ یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ وَ یُقیمونَ الصَّلوهَ وَ یَؤتونَ الزَّکوه؛(۹) اینها چهار پایهی اصلی برای نظامسازی است که از هرکدام از اینها، شاخههایی منشعب میشود. نظام اسلامی متّکی است به اقامهی صلات، ایتاء زکات، امر به معروف، و نهی از منکر؛ یعنی انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم در نظام اسلامی.
من همینجا در اوّل سخنان امروز خودم از این بحث میخواهم نتیجه بگیرم برای آنچه بهعنوان شعار سال در صحبت نیمهشبِ دیشب به مردم عزیز عرض کردم. در جامعهی ما، در کشور عزیز و پهناور ما، اسلام با هر منشأ اجتماعی افراد و با هر سلیقهی اجتماعی، از همهی ما انسجام را، همافزایی را، به یکدیگر کمک کردن را میخواهد. دولتها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و لبّ معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ما است. همه باید بهعنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتّحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصاً در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالشهای مهمّی روبهرو است که در این زمینه عرایضی خواهم کرد.
امروز وظیفهی همهی آحاد ملّت این است که از مسئولین کشور حمایت کنند و به مسئولین دولتی کمک کنند. این مخصوص این دولت نیست، مربوط به همهی دولتها است؛ دولتهایی هم که بعداً سرِ کار میآیند همین خصوصیّت را دارند. اوّلاً به خاطر اینکه همهی دولتها دغدغهی اصلی و اساسیشان حلّ مشکلات مردم است؛ البتّه ممکن است تواناییهای مختلفی داشته باشند و همه در یک ردیف نباشند؛ ثانیاً ممکن است که سلایق گوناگونی داشته باشند؛ امّا هدف در همهی این دولتها عبارت است از اینکه در دورهی مسئولیّت خود در حدّ توان خودشان بتوانند مشکلات کشور را حل کنند. هر دولتی که در چهارچوب قانون اساسی بر سر کار بیاید، دولت قانونی است، دولت مشروع است. مهم نیست که چقدر و چه نسبتی از آحاد رأیدهندگان به این رئیسجمهور یا آن رئیسجمهور رأی دادند؛ تعداد کاهش و افزایش آراء به محبوبیّت ارتباط پیدا میکند، امّا به مشروعیّت و قانونیّت ارتباطی ندارد. هر کسی با هر تعداد رأیی که از طرف اکثریّت مردم بر طبق چهارچوب قانون اساسی انتخاب شد؛ این مشروع است، دولت قانونی است و باید مردم او را قانونی بدانند و تا آنجایی که میتوانند به او کمک کنند؛ [البتّه] حقوق دوجانبهای برقرار است.
البتّه هر دولتی منتقدینی دارد، این دولت هم منتقدینی دارد، دولتهای قبلی هم هرکدام انتقادکنندگانی داشتند؛ تا اینجای قضیّه هیچ اشکالی ندارد. کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد میکنند، مانعی ندارد؛ امّا انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. خود بنده هم به دولتهای گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر دادهام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم. تذکّردادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بیاعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روشهای خشمآلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئلهی ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه رفتار بکنند.
2- از ارسال دیدگاههای تکراری و حاوی توهین به حزب یا گروه خاصی پرهیز گردد.